ترجمه از یوسف
گان
بله،بیاتو
ما برات آب گرم با چایی آوردیم
مشاور ته پیونگ به ما خبر داده
چی؟
برنامه تون اینه که برید و بهشون تسلیت بگین
بله،درسته
همه با شک به شما نگاه میکنن
لطفا فکر دیگه ای بکنین
من قبلا تصمیم ام رو گرفتم
ممکنه امپراطورو ناراحت کنه
ارباب و بانو کانگ مردن
موضوعی نیست که شما نگرانش باشین
فردا شب بعد دیدار با ارتش
به خونه کانگ میرم
شما باید از این مسائل ناراحت کننده دوری کنین
اعلیحضرت مرد دلسوزیه
اون با یک تسلیت گفتن مشکلی نداره
یک مرد حتی تو زمان های سخت
ارباب کانگ و پدرم دوستان بسیار نزدیک بودن
حتی اگه همه هم با بدینی نگام کنن
نگران این موضوع نباشین
خدمتکار جین
امدم سرپرست سلطنتی رو ببینم
بیاین تو
اون خدمتکار جین نیست؟
این موقع شب واسه چی آمده؟
نمیدونم
استاد جانگم
بله
خدمتکار جین از قصر به دیدن شما آمده
خدمتکارجین؟بیاد تو
لطفا برین
خوبه که میبینمت
چی شده؟
به دیدن شما امدم چون دیگه نمیتونم
این ناامیدی رو تحمل کنم
شما تمام زندگی تونو به خانواده ملکه خدمت کردین
میتونم ناراحتی که داری رو تصور کنم
ناراحتی من بیشتر از این حرفاست
نباید همچین حرفایی بزنین
اگه شما بمیرین کی از ملکه مراقبت کنه؟
هم ارباب و هم بانو مردن
ملکه آرامششو از دست داده
تو حالتیه که هرگز این طوریش ندیده بودم
درک میکنم
بدتر از اون چیزیه که فکرشو میکنین
ولی اعلیحضرت مایتریاست
بله،البته
اون بهش توهین کرد و شخصیتشو زیر سوال برد
واقعا؟
بله،من خیلی میترسم
اعلیحضرت ارباب کانگ رو کشته
کی میدونه چه بلایی سر ملکه میاد؟
اون به ملکه صدمه نمیزنه
نمیشه مطمئن بود
هیچ کس از خشم اعلیحضرت زنده نمونده
ولی ملکه خشم شو خالی کرده
چه بدبختی
من به زندگیم اهمیتی نمیدم
ولی باید از ملکه و شاهزاده ها
محافظت کنم
اونها رو به تخت بنشونه ولی در نهایت
اونا بچه های اعلیحضرتن
اون پدرزنشو کشته
کی گفته نمیتونه همسر و بچه هاشم بکشه؟
من نگرانی تو درک میکنم
ولی آروم باشینو با اطمینان عمل کنین
لطفا با ملکه حرف بزن
فقط شما میتونین بهش کمک کنین
من فرداشب برای تسلیت میام
اون موقع اون هم هست
خواهش میکنم آرومش کنین
خدمتکار امده اعلیحضرت
بیاد تو
ملکه یک درخوست داره
چه درخواستی؟
ملکه میخوان از خونه پدریش یعنی خونه
ارباب کانگ بازدید کنه
خونه؟
سرپرست سلطنتی کجاست؟
فکر کنم تو راه قصر باشه
به مشاور بگو به من ملحق بشه
اون منتظر شماست
که این طور
پس بیاین بریم
درخواست ملکه چی شد اعلیحضرت؟
ملکه؟
میتونه بره میتونه به دیدن مادرش بره
بریم
شنیدم ملکه به خونه ی پدریش رفته
البته اون باید در مراسم خاکسپاری مادرش شرکت کنه
ولی خانواده جنایتکاری هستن
حتما شرمنده میشه
خدای من این وظیفه یک دختره
علاوه بر این مادرش که مجرم نیست
استخراج کننده زیرنویس محمد رضا
ولی دوستی قدیمی هنوز باقی مونده
ممکنه اعلیحضرت
نباید وظایف شو نادیده بگیره
من بازم این کارو میکنم
یه فنجون چای بخور
کاش میتونستم به زندگیم پایان بدم
من درد و خشمی که داره رو میفهمم
ارباب کانگ تلاش کرد تا
به جرم خیانت متهم شد
هیچ اسیبی بهشون نمیزنه
اون تو حال خودش نیست